English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (7939 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
cost sharing contract U قرارداد اشتراک در هزینه ها
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
value cost contract U پیمان بستن با قیمتهای پایه
cost contract U قرارداد مربوط به پرداخت هزینه ها قرارداد هزینه
cost plus contract U قرارداد براساس قیمت تمام شده به اضافه درصدی به عنوان سود
open-ended employment contract [employment contract of unlimited duration] U قرارداد کار بدون مدت
sharing U تسهیم
sharing U تقسیم
sharing U اشتراک
profit-sharing U سهیم کردن کارگر در سودکارخانه
power-sharing U روشحکومتیکهمردم درامورکشورشاندخالتچندانیندارند
job sharing U تقسیمزمانییککار
profit sharing U سهم کارگران از سود
time sharing U اشتراک زمانی
time sharing U اشتراک وقت
load sharing U شراکت در بارگذاری
profit sharing U تسهیم در سود
profit sharing U مشارکت در سود
profit sharing U سهیم کردن کارگر در سودکارخانه
profit-sharing U مشارکت در سود
profit-sharing U سهم کارگران از سود
profit-sharing U تسهیم در سود
resource sharing U اشتراک در منابع
revenue sharing U سهیم در درامد
resource sharing U اشتراک گذاشتن منبع
resource sharing U اشتراک منبع
sharing the market U تقسیم بازار
data sharing U اشتراک داده
all in contract U قراداد کلی
by contract U بطور مقاطعه
contract U منقبض شدن
contract with U عقد کردن
in contract U طبق قرارداد
contract U مقاطعه کاری کردن
to contract something from somebody U از کسی چیزی [بیماری] گرفتن
all in contract U قراردادی که همه چیز را در بر میگیرد
according to the contract no. ... U طبق قرارداد شماره ...
contract U منقبض کردن
contract U پیمان مقاطعه عقد و پیمان بستن تعهد کردن مقاطعه کردن
contract U : پیمان بستن
contract U قرردادبستن
contract U کنترات کردن منقبض کردن
contract U منقبض شدن مخفف کردن
contract U قرارداد
contract U پیمان
contract U همکشیدن
contract U دچارشدن
contract U :قرارداد
contract U مقاطعه
contract U تعهد
contract U کنترات پیمان .
contract U مخفف کردن مقاطعه کردن قرارداد بستن
contract U قرارداد بستن
contract U عقد
discharge of contract U انجام تعهدات قراردادی پایان دادن به تعهدات قراردادی
service contract U قرارداد خدماتی
simple contract U عقد منعقد درسند عادی
service contract U قرارداد انجام خدمت
quasi contract U شبه قرارداد
quasi contract U عقدی را گویند که التزام طرفین به مفاد ان ناشی از تصریح خودشان نباشد بلکه به صرف وقوع عمل خارجی به حکم قانون به عمل خود ملتزم شوند
requirements of a contract U مقتضای عهد
unilateral contract U پیمانی که تنها برای یکی از طرفین الزام اور باشد
quasi contract U شبه عقد
revocable contract U عقد جایز
revocable contract U عقد مجاز
reward contract U عقد جعاله
sales contract U قرارداد فروش
simple contract U قرارداد شفاهی
social contract U قرار داد اجتماعی
unauthorized contract U عقد فضولی
unconditional contract U عقد منجز
unilateral contract U قرارداد یک جانبه
unilateral contract U قراردادایقاعی
unilateral contract U تعهد یک جانبه ایقاع
service contract U قرارداد خدمت
valid contract U عقد صحیح
validity of contract U صحت قرارداد
contract work U پیمانکاری
contract termination U فسخ یا خاتمه تمام یا قسمتی از قرارداد
contract specification U مشخصات قرارداد
to guarantee a contract U اجرای قراردادی راضمانت کردن
to draw up a contract U قراردادی نوشتن یا تنظیم کردن
social contract U قرارداد اجتماعی
validity of a contract U اعتبار قرارداد
social contract U اعتقاد به این مسئله که تفویض قدرت به دولتها ناشی از نوعی قرارداد است که ضمن ان فردقسمتی از حقوق خود را به دولت تفویض میکند ومتقابلا" از وجود دولت برخوردار میشود
stipulation of a contract U مفاد قرارداد
the contract is still valid U قراردادباعتبار
contract scheduling U برنامه ریزی قرارداد
the contract is still valid U خودباقی است
the life of a contract U مدت یک قرارداد
to put to contract U بمناقصه گذاشتن
to come within the scope of a contract U در حیطه یک قرارداد بودن
contract record U سوابق نحوه پیشرفت قرارداد
law of contract U قانون قرارداد
gratuitous contract U عقد غیر معوض
futures contract U قرارداد سلف
futures contract U قرارداد اینده
perform a contract U قرارداد را اجرا کردن
frustration of contract U بی نتیجه ماندن قرارداد
frustrated contract U قراردادی که اجرای ان به دلیل دخالت وقایع غیر مترقبه غیر مممکن شده است قراردادعقیم شده
multilateral contract U قرارداد چند جانبه
negotiated contract U قرارداد بدون استعلام بها قرارداد پیش تنظیم
formula of contract U صیغه عقد
open contract U قرارداد باز
open contract U قرارداد غیر معین
guarantee a contract U اجرای قراردادی را ضمانت کردن
haulage contract U قرارداد حمل و نقل
lease contract U اجاره نامه
irrevocable contract U عقد لازم
invalid contract U عقد فاسد
lease contract U عقد اجاره
license contract U قرارداد اجازه استفاده
inoperative contract U عقد غیر نافذ
illegal contract U قرارداد غیر قانونی
marriage contract U عقد نامه
marriage contract U عقد نکاح
honour a contract U قرارداد را محترم شمردن
executory contract U قراردادی که درزمان اینده باید اجرا شود
executory contract U عقد موجل
parties to the contract U طرفین معامله یاتعهد متعاهدین
parties to the contract U متعاقدین
parties to the contract U طرفین عقد
performance of a contract U اجرای قرارداد
prime contract U قرارداد اصلی
labor contract U قرارداد کار
privity in contract U انحصار نتیجه پیمانی به طرفین ان پیمان
privity of a contract U مسئوولیت طرفین قرارداد
privity of contract U مسئولیت طرفین قرارداد
privity of contract U رابطه متعاقدین
provisions of a contract U شرایط قرار داد
parties to the contract U متعاملین
parties to a contract U طرفین قرارداد
executed contract U قرارداد انتقال مالکیت درحالتی که کلیه حقوق متعلقه ان را نیز شامل شود
operation of contract U نفوذ قرارداد
dishonour a contract U قرارداد را محترم نشمردن
fulfill a contract U قرارداد را اجرا کردن
optional contract U عقد خیاری
optional contract U مجازی
optional contract U خیاری
optional contract U غیر واجب
parol contract U قرارداد کتبی امضا نشده قرارداد شفاهی
parties to a contract U طرفین متعاهدین
provisions of a contract U مواد قرار داد
avoidance of a contract U لغو یک قرارداد
enter into a contract U منعقد کردن عقد
conclusion of a contract U parties two between asale of
bilateral contract U قرارداد دو جانبه
conclusion of a contract U مبایعه
conditional contract U عقد مشروط
conditional contract U عقد معلق
conditions of contract U شرایط قرارداد
written contract U پیمان نامه
we demand p in our contract U ما صراحت ودقت در قراردادمی خواهیم
void contract U عقد باطل
contract clause U شرط متعارف در هر قرارداد
contract control U کنترل تغایر
contract control U کنترل دینامیکی
contract curve U منحنی مبادله
enter into a contract U عقد بستن
conclude a contract U منعقد کردن عقد
conclude a contract U عقد بستن
award a contract U قراردادی را واگذار کردن
based on a contract U قراردادی
Bilateral contract. U پیمان ( قرارداد ) دو جانبه
breach of contract U نقض قرارداد
breach of contract U نقض مفادقرارداد
assignment of contract U انتقال قرارداد
assignment of contract U واگذاری قرارداد
breach of contract U تخلف از قرارداد
cottage contract U نوعی قرارداد بافت روستایی که کارفرما کاغذ شطرنجی، نخ های رنگ شده و طرح را آماده کرده و دستمزد بافنده پس از فروش به وی پرداخت می شود
completion of a contract U انجام یک قرارداد
completion of a contract U انجام دادن قرارداد
completion of contract U امضای قرارداد
composition contract U قرارداد ارفاقی
contract curve U منحنی قرارداد
contract of affreightment U قراردادحمل
contract note U سند مقاطعه توافق نامه
contract of affreightment U قرارداد اجاره کشتی
contract of farmletting U مزارعه
contract of farmletting U قرارداد مزارعه
contract of guarantee U ضمان عقدی
contract of sale U عقد بیع
contract of sale U قرارداد فروش
forced contract U عقد مکره
contract of guarantee U عقد ضمان
contract note U سند قرارداد
contract of reward U جعاله
contract quantity U حجم قرارداد
contract of sales U قرارداد فروش
contract guarantee U ضمانت قرارداد
contract period U مدت قرارداد
contract for supply U قرارداد جهت ارائه کالا
contract period U دوره قرارداد
contract guarantee U ضمانتنامه قرارداد
open end contract U قرارداد باز
This contract is of unlimited duration. U طول مدت این قرارداد نامحدود است.
To conclude an agreement (contract). U قراردادی بستن
contract price adjustment U تعدیل قیمت قرارداد
reasonableness of terms in contract U معقول بودن شرایط قرارداد
To annul [abrogate] a contract قراردادی را باطل کردن
The contract has a few years to run . U به انقضای قرار داد چند سال مانده
open end contract U قرارداد نامحدود
Recent search history Forum search
1due amount
1provisional sum
0As per your discussion with our manager, please let us know about our Internet contract renewal with Afghan Telecom for the year 2017.
0pro forma contract
0Sub-contract is by by buying similargoods in the market
0Sub-contract is by by buying similargoods in the market
0quantity survey contract
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com